عارف عرفان و احسانعارف عرفان و احسان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

سه قلوهای شیطون بلا

اولین سرما خوردگی

سه قند عسل همچنان بی حال و بی قرارند. کوچولوهای من ابریزش بینی دارن..عطسه های کوچولو می کنن و سرفه هم اضافه شده.... عرفان جون که حال و احوالش بهتر بود امروز داااغون از خواب بیدار شد...پسمل عزیزم  با او حال و وضعش اونقد بازی کرد که روی بیماری کم شد. پسملی من خیلللی وراج شده خوابش هم حساابی بهم خورده. البته خواب هر ٣ تاشون بهم خورده دارم صدای گریشونو می شنوم... باید برم سراغشون...مامانم مواظبشون هست ولی از پس ٢ تا براومدن سخته.....عارف  هم خوابیده....   دعا کنید زودتر خوب بشن... پرستاری از ٣ کوچولوی  همسن که سرما خورده باشن خیلللللی سخته   من رفتم ...
24 آذر 1390

عکسهای سه شیطون بلا در 3 ماهگی

  خب دیگه حالا وقتشه.....در مطالب قبلی قول عکس جدید داده بودم که وقت نشد..ولی امروز عکسهارو اپلود می کنم.                                                                         ٦ اذر مصادف شد با اول محرم که شما می شدین ٣ ماهه. روز علی اصغر سال گذشته یه نی نی از خدا ...
24 آذر 1390

3 ماهگی

٣ ماهگی گلهای من مصادف شد با اول محرم. محرم سال گذشته بود که شمارو از خدا خواستم. البته از خدا خواستم فرزندی به من بده دختر یا پسرش  مهم نبود فقط فرزند سالم و صالح می خواستم. الحمدلله محرم امسال شما ٣ ماهه هستید . خداوند روی منو زمین نیانداخت و ٣ قند عسل به من داد.                خدایا هزاران هزار شکر برای نعمتی که به من و همسرم بخشیدی. ٣ ماه از اومدنتون می گذره. اصلا نفهمیدم چطور این ٣ ماه گذشت. خیلللی سخت وصد البته شیرین. الان دیگه شما بصورت ما خیره می شین و لبخند می زنین. مارو می شناسین. قلبون خنده هاتون... بابایی به مناسبت حلول ماه محرم از شما چ...
21 آذر 1390

2ماه و 25 روز

 2 ماه و 25 روز از تولدتون می گذره.  6 اذر 3 ماهه می شین. اصلا دلم نمیخواد این روزا تموم بشه چون می دونم دیگه هرگز تکرار نمیشن. دیگه این لبخندهای دلربا و نگاه های کنجکاوانه رو نمی بینم . نمیدونید چه ناز به اشیا اطرافتون نیگا می کنین . قربونتون برم من. این اولین نگاهتون به دنیای اطرافتون هست. هم دلم میخواد هر چه زودتر بزرگ و بزرگتر بشین و همینکه اصلا دلم نمیخواد این لحظه های شیرین زود بگذره. وقتی لبخند می زنین یا خنده صدادارتون رو می شنوم دلم میخواد زمان متوقف بشه .... عرفان جونم قربونت برم...نمیدونی چه خنده نازی داری قند عسلم. فعلا بین  شما سه تا خودت خنده روتر هستی. عارف عزیزم هم این روزا البته اگه سر حال باشه واسه خودش م...
21 آذر 1390

آغاز یک زندگی

اولین تصویر از 3 قلوهای قند عسل ....عارف و عرفان توی یه گهواره و احسان جان توی یه گهواره جدا جیگملیها بیمارستانو گذاشته بودن روی سرشون.     خوش امدید قند عسلای مامان و بابا.....خیلی خیلی خوش امدید.....                                                                        &n...
20 آذر 1390
1